دانشگاه ارومیه در نشستی با دبیرخانه شورای عالی توسعه دریامحور و مکران، آمادگی خود را برای همکاری در زمینه شهر هوشمند، کشاورزی در خاکهای شور، بیوتکنولوژی سبز و توسعه صنایع دریایی در سواحل مکران اعلام کرد. رئیس دانشگاه تأکید کرد که این دانشگاه در حوزههای آب و خاک یکی از مراجع کشور است و آماده نقشآفرینی در توسعه است. اما سؤال اصلی این است: آیا این همکاری به نتیجه میرسد یا مانند بسیاری از تفاهمنامههای دانشگاهی، روی کاغذ باقی میماند؟
عنوان خبر ایرنا جالب است: «آیا کالبد انفعال دانشگاه ارومیه در توسعه، بالاخره میشکند؟» این عنوان خودش یک اعتراف است. یعنی خود رسانه دولتی هم میداند که دانشگاه ارومیه تا الان در توسعه منطقه نقش چندانی نداشته است.
حالا سؤال این است: چرا این بار باید فرق کند؟ چرا باید باور کنیم که این همکاری با دبیرخانه شورای عالی توسعه مکران به جایی میرسد؟
محمود رضازاد، رئیس دانشگاه ارومیه، در نشست تخصصی با معاونت توسعه و فنآوری دبیرخانه شورای عالی توسعه دریامحور و مکران، از آمادگی دانشگاه برای همکاری سخن گفت. او گفت: «دانشگاه ارومیه آمادگی دارد در زمینه ایجاد شهر هوشمند، کشاورزی در آبها و خاکهای شور، بیوتکنولوژی سبز، طراحی فضای سبز و توسعه صنایع دریایی در سواحل مکران همکاری کند.»
این لیست گسترده است. از شهر هوشمند گرفته تا کشاورزی شور، از بیوتکنولوژی تا صنایع دریایی. اما سؤال این است: آیا دانشگاه ارومیه واقعاً در همه این حوزهها تخصص دارد؟ آیا منابع انسانی و مالی برای همکاری در همه این زمینهها وجود دارد؟
رضازاد افزود: «برای نقشآفرینی در توسعه کشور به خصوص منطقه از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد.» این جمله را در بیانیههای بسیاری از دانشگاههای دیگر هم شنیدهایم. اما نتیجه چه بوده است؟
یکی از نکاتی که در این خبر به آن اشاره نشده، فاصله جغرافیایی است. ارومیه در شمالغربی ایران و مکران در جنوبشرقی. فاصله بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر. این فاصله چالش بزرگی برای همکاری واقعی است.
چگونه اساتید و محققان دانشگاه ارومیه قرار است در مکران پروژه اجرا کنند؟ آیا قرار است مداوم به مکران سفر کنند؟ آیا قرار است محققان محلی در مکران استخدام شوند؟ آیا قرار است یک شعبه دانشگاه ارومیه در مکران راهاندازی شود؟
این سؤالات اساسی هستند، اما در خبر به آنها پاسخی داده نشده است.
رضازاد ادعا کرد: «دانشگاه ارومیه در حوزههای آب و خاک یکی از دانشگاههای صاحب نظر و مرجع کشور محسوب میشود.»
اگر این ادعا درست باشد (و احتمالاً درست است)، پس این یک مزیت واقعی است. مکران با شوری آب و خاک مواجه است و دانشگاهی که در این زمینه تخصص دارد، میتواند کمک واقعی کند.
در نشست، سه طرح مطرح شد:
این طرحها به نظر واقعی و عملی میرسند. اگر این طرحها اجرا شوند، میتوانند تأثیر واقعی بر کشاورزی مکران داشته باشند.
اما دوباره سؤال اصلی مطرح میشود: آیا این طرحها از مرحله ایده فراتر خواهند رفت؟
مرتضی حنیفهزاده، معاون توسعه و فنآوری دبیرخانه شورای عالی توسعه مکران، گفت: «سواحل مکران با کمک دانشگاهیان و کارشناسان میتواند به مرکز اقتصادی منطقه تبدیل شود.»
او افزود: «در تمامی زمینهها به خصوص در زمینه توسعه کشاورزی در خاک و آب شور نیازمند کمک اساتید دانشگاه ارومیه هستیم.»
این حرفها نشان میدهد که دبیرخانه واقعاً نیازمند است. این خوب است، چون نیاز واقعی انگیزه بهتری برای همکاری ایجاد میکند. اما نیاز بهتنهایی کافی نیست. بودجه، برنامه مشخص، زمانبندی و پیگیری جدی هم لازم است.
یکی از حوزههای همکاری که ذکر شده، «ایجاد شهر هوشمند» است. این کمی گیجکننده است. مکران هنوز در حال توسعه زیرساختهای اولیه است. آب، برق، جاده، بیمارستان، مدرسه. آیا در این شرایط، شهر هوشمند اولویت است؟
شاید منظور این باشد که از همان ابتدا، با رویکرد هوشمند طراحی شود. این منطقی است. اما باید واقعبین بود که شهر هوشمند نیازمند زیرساختهای پیشرفته، نیروی انسانی متخصص و سرمایهگذاری کلان است.
این همکاری با چالشهای جدی روبهروست:
اول، فاصله جغرافیایی. ارومیه و مکران بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر فاصله دارند. این چالش بزرگی برای پیگیری مداوم پروژهها است.
دوم، بودجه. آیا بودجه کافی برای اجرای این طرحها وجود دارد؟ چه کسی بودجه را تأمین میکند؟
سوم، هماهنگی. همکاری میان دانشگاه و یک نهاد دولتی نیازمند هماهنگی مداوم است. تجربه نشان داده که این هماهنگی معمولاً ضعیف است.
چهارم، پایداری. مدیران تغییر میکنند، اولویتها عوض میشوند. آیا این همکاری میتواند فراتر از دوره مدیریتی فعلی ادامه یابد؟
پنجم، ارزیابی. چگونه میتوان موفقیت یا شکست این همکاری را سنجید؟ شاخصهای عملکرد چیست؟
متأسفانه تاریخچه همکاریهای دانشگاهی در ایران چندان روشن نیست. هر سال دهها تفاهمنامه میان دانشگاهها و نهادهای دولتی امضا میشود. عکسهای یادگاری گرفته میشود، بیانیهها منتشر میشود، اما بسیاری از این تفاهمنامهها هرگز به اجرا درنمیآیند.
چرا؟ به دلایل مختلف: کمبود بودجه، عدم پیگیری، تغییر مدیران، مشخص نبودن مسئولیتها، یا صرفاً به این دلیل که از همان ابتدا قصد جدی برای اجرا وجود نداشته است.
سؤال این است: آیا این همکاری میان دانشگاه ارومیه و دبیرخانه توسعه مکران با بقیه فرق میکند؟
اگر قرار است این همکاری واقعی باشد، باید:
اول، یک یا دو پروژه پایلوت مشخص انتخاب شود. نه همه حوزهها یکباره، بلکه یک یا دو پروژه که قابل اجرا و سنجش باشند.
دوم، بودجه مشخص تخصیص یابد. بدون بودجه، هیچ پروژهای پیش نمیرود.
سوم، مسئولیتها مشخص شود. چه کسی مسئول چه کاری است؟ چه کسی باید گزارش دهد؟
چهارم، جدول زمانی تعیین شود. هر پروژه چه زمانی شروع میشود و چه زمانی باید تمام شود؟
پنجم، پیگیری مداوم انجام شود. نشستهای دورهای برای بررسی پیشرفت کار برگزار شود.
ششم، نتایج منتشر شود. یک سال بعد، باید گزارش عمومی از دستاوردهای این همکاری منتشر شود.
دانشگاه ارومیه در حوزههای آب و خاک واقعاً تخصص دارد و مکران واقعاً به این تخصص نیاز دارد. این یک فرصت خوب برای همکاری واقعی است.
اما تجربههای گذشته ما را محتاط کرده است. ما بارها شاهد تفاهمنامهها و نشستهای مشترک بودهایم که به جایی نرسیدهاند.
امیدواریم که این بار فرق کند. امیدواریم که عنوان خبر ایرنا («آیا کالبد انفعال دانشگاه ارومیه بالاخره میشکند؟») پاسخ مثبت بگیرد.
اما برای این، نیاز به بیش از یک نشست و چند جمله خوشبینانه است. نیاز به عمل، پیگیری، بودجه و تعهد واقعی است.
یک سال بعد، باید بپرسیم: چند تا از این طرحها واقعاً اجرا شدند؟ چه نتایجی داشتند؟ آیا کالبد انفعال واقعاً شکست یا همچنان پابرجاست؟
مقالات اخیر