شهرهای آینده در دو مسیر متفاوت، یکی به سوی هوشمندی با تکیه بر فناوری و دیگری به سوی انسانمحوری با تمرکز بر کیفیت زندگی حرکت میکنند. تجربه شهر سونگدو در کره جنوبی نشان داد که تمرکز افراطی بر فناوری میتواند موجب غفلت از نیازهای انسانی شود، در حالی که آمستردام با رویکردی ترکیبی توانسته فناوری را در خدمت انسان قرار دهد. شهرهای موفق آینده، شهرهایی خواهند بود که بتوانند میان این دو تعادل برقرار کنند و فناوری را بهعنوان ابزاری در خدمت زیست شهری بهکار گیرند.
فناوریهای هوشمند از حسگرهای ترافیکی گرفته تا ساختمانهای خودتنظیم، در حال تغییر چهره شهرها هستند. شهر هوشمند، مفهومی نوظهور در برنامهریزی شهری است که به استفاده از فناوریهای دیجیتال برای بهبود کارایی، پایداری و کیفیت خدمات شهری اشاره دارد.
در این مدل، دادهها بهعنوان منبع حیاتی برای تصمیمگیری، مدیریت منابع و تعامل با شهروندان عمل میکنند و هدف اصلی، ایجاد شهری است که بتواند بهصورت پویا به نیازهای ساکنان پاسخ دهد، منابع را بهینه مصرف کند و تجربه زیستن را ارتقا دهد.
فناوریهای کلیدی در شهرهای هوشمند، ستونهای اصلی تحول در مدیریت شهری و ارتقای کیفیت زندگی محسوب میشوند. یکی از مهمترین این فناوریها، اینترنت اشیا است که امکان اتصال حسگرها، وسایل نقلیه، ساختمانها و زیرساختهای شهری را به شبکهای هوشمند فراهم میکند.
این اتصال، دادههای لحظهای درباره وضعیت محیط، مصرف انرژی، ترافیک، کیفیت هوا و رفتارهای کاربران را جمعآوری و زمینه تحلیل و تصمیمگیری دقیقتر را فراهم میکند.
دادهکاوی و هوش مصنوعی نقش حیاتی در پردازش و تفسیر این دادهها ایفا میکنند. دادههای شهری با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته تحلیل میشوند تا الگوهای رفتاری شهروندان شناسایی، مصرف انرژی بهینه، جریان ترافیک مدیریت و خدمات شهری بهصورت هدفمند طراحی شود.
شهرهایی همچون سونگدو در کره جنوبی، بارسلونا در اسپانیا و آمستردام در هلند، از پیشگامان اجرای این فناوریها هستند. آنها با ایجاد زیرساختهای دیجیتال، پلتفرمهای مشارکتی و طراحی شهری هوشمند، تلاش کردهاند مدلهایی از شهر آینده را به نمایش بگذارند.
شهر سونگدو در کره جنوبی یکی از نخستین شهرهای هوشمند جهان است که در آن تمام ساختمانها به حسگرهای هوشمند مجهز هستند و مصرف انرژی، کیفیت هوا و حضور افراد را پایش میکنند. این شهر در ۱۵۰۰ هکتار زمین بازپسگیریشده از دریای زرد بنا شده و از ابتدا با هدف ایجاد یک محیط پایدار، فناوریمحور و بدون خودرو شکل گرفته است.
سونگدو با الگوبرداری از مدلهای جهانی همچون نیویورک، ونیز و بارسلونا، ترکیبی از معماری مدرن، فضاهای سبز و زیرساختهای هوشمند را ارائه میدهد. خیابانها به حسگرهایی مجهز هستند که مصرف انرژی، کیفیت هوا و جریان ترافیک را پایش میکنند. بیش از ۲۰ میلیون فوت مربع از فضای شهری دارای گواهی پایداری است.
سونگدو از فناوریهای پیشرفته برای مدیریت شهری استفاده میکند. سیستم دفع زباله پنوماتیک در این شهر بدون نیاز به کامیونهای جمعآوری، زبالهها را از طریق لولههای زیرزمینی به مراکز پردازش منتقل میکند. خانهها با اپلیکیشنهای موبایلی برای تنظیم دما، روشنایی و امنیت کنترل میشوند.
شبکه حملونقل عمومی این شهر هوشمند است و ایستگاهها، وسایل نقلیه و زیرساختهای حملونقل به حسگرها و سیستمهای دیجیتال مجهز هستند که اطلاعات لحظهای درباره موقعیت، ظرفیت، زمانبندی و میزان تقاضا را جمعآوری میکنند.
با وجود زیرساختهای پیشرفته، سونگدو با چالشهایی مواجه شده است. جمعیت شهر حدود ۱۰۰ هزار نفر است، در حالی که ظرفیت طراحیشده بسیار بیشتر بود. بسیاری از ساختمانها خالی ماندهاند و فضای شهری از نظر اجتماعی «سرد» توصیف شده است.
منتقدان معتقدند که تمرکز بیش از حد بر فناوری، موجب غفلت از نیازهای انسانی و تعامل اجتماعی شده است. یک شهر فقط مجموعهای از دادهها و الگوریتمها نیست، بلکه فضایی برای زندگی، تعامل، خاطره و احساس است.
شاخصهای انسانی در شهرسازی شامل مواردی همچون آرامش روانی و زیباییشناسی محیطی، عدالت فضایی و دسترسی برابر به خدمات شهری، مشارکت اجتماعی و حس تعلق به مکان میشوند.
نقدهای جامعهشناختی بر شهرهای هوشمند به این نکته اشاره دارند که در بعضی موارد، فناوری بهجای تسهیل تعامل انسانی، آن را کاهش داده است. برای مثال، استفاده از سیستمهای خودکار در حملونقل یا خدمات شهری، ممکن است ارتباط مستقیم را کاهش و حس بیگانگی را در شهرها افزایش دهد.
پرسش مهم این است: آیا فناوری جای تعامل انسانی را میگیرد؟ پاسخ در تجربههای موفقی نهفته است که نشان میدهند اگر فناوری در خدمت انسان باشد، نهتنها تعامل را کاهش نمیدهد، بلکه آن را تقویت میکند.
شهرهایی همچون کپنهاگ، ملبورن و آمستردام با طراحی فضاهای عمومی مشارکتی، شفافیت دادهها و توجه به رفاه روانی، نشان دادهاند که شهر هوشمند میتواند انسانی هم باشد.
آمستردام یکی از پیشروترین شهرهای اروپا در حوزه شهر هوشمند است، اما آنچه این شهر را متمایز میکند، تمرکز آن بر طراحی انسانمحور، مشارکت اجتماعی و پایداری شهری است.
پروژههای هوشمند آمستردام از سال ۲۰۰۹ آغاز شدهاند و اکنون به الگویی جهانی تبدیل شدهاند. پلتفرم شهر هوشمند آمستردام با مشارکت دولت، دانشگاهها، شرکتها و شهروندان راهاندازی شده است. این پلتفرم بستری برای آزمایش، توسعه و اجرای پروژههای شهری است و بیش از ۲۴۰ پروژه در زمینه انرژی، حملونقل، پسماند، آموزش و زندگی شهری در آن فعال هستند.
منطقه بویکسلوترهام در شمال آمستردام، در گذشته یک ناحیه صنعتی متروکه بود. شهرداری آمستردام در آغاز قرن بیستویکم تصمیم گرفت این منطقه را به آزمایشگاهی برای توسعه شهری پایدار تبدیل کند.
برخلاف بسیاری از پروژههای بازآفرینی که از بالا به پایین مدیریت میشوند، بویکسلوترهام بر اساس مدل «شهرسازی باز» شکل گرفت و شهروندان، معماران، توسعهدهندگان و سازمانهای محلی در طراحی، ساخت و مدیریت پروژهها مشارکت مستقیم داشتند.
در این منطقه، بسیاری از ساختمانها بهصورت خودکفا طراحی شدهاند و انرژی مورد نیاز خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکنند. سیستمهای بازیافت آب، تصفیه فاضلاب در محل و استفاده از مصالح بازیافتی در ساختوساز، بخشی از استانداردهای معماری منطقه هستند.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد بویکسلوترهام، تمرکز بر اقتصاد دایرهای است. در طراحی شهری، تولید، مصرف و بازیافت منابع بهصورت چرخهای در نظر گرفته شدهاند.
پروژه شبکههای هوشمند در آمستردام، بخشی از تحول گسترده این شهر بهسوی آیندهای پایدار و دیجیتال هستند. این شبکهها با هدف مدیریت هوشمند انرژیهای تجدیدپذیر، تسهیل تبادل انرژی میان شهروندان و بهینهسازی مصرف شهری طراحی شدهاند.
پروژه «سیتیزن» که از سال ۲۰۱۴ با همکاری شهرهای آمستردام و گرنوبل فرانسه آغاز شد، نخستین پروژه بزرگ اتحادیه اروپا در زمینه شبکه هوشمند انرژی بود. در این پروژه، بیش از ۱۰ هزار واحد مسکونی در آمستردام به فناوریهای صرفهجویی انرژی مجهز شدند که منجر به کاهش سالانه حدود ۳۵ هزار تن انتشار دیاکسید کربن شد.
یکی از پیشرفتهترین نمونههای شبکه هوشمند در آمستردام، پروژه «شخونشیپ» است؛ یک جامعه مسکونی شناور شامل ۴۶ خانوار در شمال شهر که بهطور کامل روی آب ساخته شدهاند. این پروژه با رویکردی جامع به توسعه پایدار، از یک شبکه میکروگرید خصوصی استفاده میکند.
آمستردام در طراحی شهری، مشارکت شهروندان را جدی میگیرد و مردم از طریق چالشهای سالانه، جلسات عمومی و پلتفرمهای دیجیتال، در شکلگیری پروژهها نقش دارند. پروژههایی همچون برنامه سواد دیجیتال برای سالمندان یا اشتراک خودروهای برقی برای خانوادههای کمدرآمد، حاصل همین مشارکت هستند.
ویژگی برجسته آمستردام، شفافیت در استفاده از دادهها و الگوریتمهاست. شهروندان میدانند که دادههایشان چگونه استفاده میشود و در تصمیمگیری شهری نقش دارند. این رویکرد موجب افزایش اعتماد عمومی و موفقیت پروژهها شده است.
تجربههای سونگدو و آمستردام نشان میدهند که شهرهای موفق آینده باید تعادلی میان فناوری و نیازهای انسانی برقرار کنند. فناوری باید در خدمت انسان باشد، نه جایگزین آن. شهری که میخواهد پایدار و زنده باشد، باید هم هوشمند و هم انسانمحور باشد.
مقالات اخیر