با گسترش فناوریهای دیجیتال، شهروندان به شهروندان دیجیتال یا «نتوند» تبدیل شدهاند که در فضای مجازی مشارکت فعال دارند و مرز میان شهر فیزیکی و دیجیتال را محو کردهاند. این تحول، نقش مدیریت شهری را پیچیدهتر کرده و ضرورت ایجاد زیرساختهای دیجیتال، تقویت مشارکت، ارتقای سواد دیجیتال و حفاظت از حقوق شهروندی در فضای مجازی را برجسته ساخته است. شهرهایی مانند سئول، بارسلونا و سنگاپور الگوهای موفقی از این تحول را ارائه کردهاند.
با گسترش فناوریهای دیجیتال، شهروندان بهتدریج از نقشهای سنتی خود فراتر رفته و به شهروندان دیجیتال یا «نتوند» تبدیل شدهاند. این واژه ترکیبی از دو کلمه اینترنت و شهروند است که به کاربرانی اشاره دارد که نهتنها از اینترنت استفاده میکنند، بلکه در شکلدهی به فرهنگ و فضای مجازی مشارکت فعال دارند.
این تحول تنها یک تغییر در ابزار ارتباطی نیست، بلکه تغییر در سبک زندگی، هویت اجتماعی و حتی توقعات شهروندی را به همراه دارد. دیگر مرز مشخصی میان فضای فیزیکی شهر و فضای مجازی وجود ندارد. شهروندان در بستر پلتفرمهای دیجیتال، مطالبات خود را مطرح میکنند، مشکلات شهری را گزارش میدهند، راهکار ارائه میدهند و حتی گفتمان عمومی میسازند.
در این شرایط، نقش مدیریت شهری بسیار حیاتی و پیچیدهتر از گذشته شده است. مدیریت شهری باید شهر را نهتنها به عنوان یک ساختار فیزیکی، بلکه به عنوان یک اکوسیستم دیجیتال نیز بشناسد و در آن برنامهریزی، سیاستگذاری و سرمایهگذاری کند.
شهرهایی مانند سئول در کره جنوبی و تالین در استونی نمونههای موفقی از توسعه زیرساختهای دیجیتال هستند. سئول با راهاندازی شهر هوشمند، شبکهای از اینترنت رایگان در سطح شهر، سامانههای هشدار اضطراری و اپلیکیشنهای مشارکتی برای تعامل شهروندان با شهرداری فراهم کرده است.
تالین با ارائه خدمات دولتی کاملاً آنلاین، امکان رأیگیری الکترونیکی و شهروندی دیجیتال را فراهم کرده که به الگویی جهانی تبدیل شده است.
مدیریت شهری باید پلتفرمهایی ایجاد کند که شهروندان بتوانند در سیاستگذاری و تصمیمگیری شرکت کنند. در بارسلونا، برنامه «Decidim» به شهروندان امکان میدهد که طرحهای شهری را پیشنهاد دهند، درباره آنها رأی بدهند و روند اجرا را پیگیری کنند.
این پلتفرم متنباز، ابتدا توسط شهرداری بارسلونا توسعه یافت و به مردم اجازه میدهد در فرآیندهای مختلف تصمیمگیری شهری مشارکت کنند، ایده بدهند، درباره سیاستها و بودجهها نظر دهند و در رأیگیریهای عمومی شرکت کنند. چنین پروژههایی باعث افزایش اعتماد عمومی و تقویت حس تعلق به شهر میشود.
در شهرهای هوشمند، توانایی استفاده از فناوری نباید امتیاز گروه خاصی باشد. شهرداریها باید با برگزاری کارگاههای سواد دیجیتال، فراهم کردن اینترنت رایگان در مناطق کمبرخوردار و آموزش سالمندان و کودکان، عدالت دیجیتال را تضمین کنند.
نیویورک با راهاندازی پروژه LinkNYC و تبدیل کیوسکهای تلفن قدیمی به هابهای اینترنت رایگان، گامی مهم در این راستا برداشته است.
دادههایی که شهروندان دیجیتال تولید میکنند، مانند گزارش مشکلات شهری در اپلیکیشنها، نظرها در شبکههای اجتماعی یا الگوهای رفتاری آنلاین، میتواند برای تصمیمگیریهای هوشمند به کار رود.
شهر سنگاپور با پروژه Virtual Singapore مدلی سهبعدی و زنده از شهر ساخته که اطلاعات شهروندان، ترافیک، محیط زیست و ساختمانها را بهصورت آنی ترکیب میکند تا بهینهترین سیاستها طراحی شود.
مدیریت شهری وظیفه دارد از حقوق دیجیتال شهروندان دفاع کند؛ از جمله حفاظت از حریم خصوصی، مبارزه با تبعیض الگوریتمی و مقابله با اخبار جعلی. آمستردام با راهاندازی منشور حقوق دیجیتال شهری تلاش کرده حقوق انسانی در عصر دادهمحور را به رسمیت بشناسد.
مدیریت شهری در دوران شهروندان دیجیتال، باید از مدیریت کالبدی به مدیریت یک شهر دوگانه – فیزیکی و دیجیتال – گذار کند. شهری که میخواهد پایدار، مشارکتپذیر و عادلانه بماند، چارهای جز پذیرش و هدایت این تغییر ندارد.
شهروندان دیجیتال نه تهدید، بلکه فرصتهایی نو برای ساختن شهری زندهتر، دموکراتیکتر و خلاقتر هستند. شهرهای موفق آینده، شهرهایی خواهند بود که بتوانند این دو بعد فیزیکی و دیجیتال را بهصورت هماهنگ مدیریت کنند و فرصتهای مشارکت، شفافیت و عدالت را برای همه شهروندان فراهم آورند.
مقالات اخیر